Web Analytics Made Easy - Statcounter

 منبع: هیل
ترجمه: فرارو

  آوی لوب، رئیس پروژه گالیله و مدیر موسس ابتکار عمل سیاه چاله دانشگاه هاروارد و مدیر موسسه تئوری و محاسبات در مرکز اخترفیزیک هاروارد -اسمیتسونین و رئیس سابق بخش نجوم در دانشگاه هاروارد می‌باشد. او عضو سابق شورای مشاوران رئیس جمهور امریکا و رئیس سابق هیئت فیزیک و نجوم آکادمی‌های ملی بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



پروفسور لوب نویسنده کتاب "فراز زمینی: اولین نشانه حیات هوشمند فراتر از زمین" است که از پرفروش‌ترین کتاب‌ها بوده است. کتاب جدید او با عنوان "بین ستاره‌ای" در آگوست سال ۲۰۲۳ میلادی چاپ خواهد شد. پروژه گالیله تحت هدایت او به این موضوع اختصاص دارد که انسان‌ها دیگر نمی‌توانند وجود احتمالی تمدن‌های فناوری فرازمینی را نادیده بگیرند و علم نباید به طور جزمی توضیحات بالقوه فرازمینی را به دلیل انگ اجتماعی رد کند. برخلاف سایر پروژه‌های مشابه هدف پروژه گالیله جستجوی اجسام فیزیکی و نه سیگنال‌های الکترومغناطیسی مرتبط با تجهیزات تکنولوژیکی فرازمینی است.

  معنای انسان بودن اغلب با ویژگی‌های متافیزیکی مانند "آگاه بودن"، داشتن "روح" و اعمال "اراده آزاد" همراه است. با این وجود، اگر یک سیستم هوش مصنوعی مانند نسخه بهبود یافته چت جی پی تی (Chat GPT) دارای ویژگی‌های مشابهی در بازی تقلید "آلن تورینگ" ریاضیدان باشد آن گاه چیز جدیدی در مورد واقعیت خواهیم آموخت.

بدون فرصت گفتگو برای تمایز انسان از ماشین آشکار خواهد شد که کیفیت‌های متافیزیکی پدیده‌های نوظهوری هستند، زیرا ساختار پیچیده سیلیکون در رایانه می‌تواند ساختار پیچیده‌ای از مولکول‌های آلی در مغز انسان را تقلید کند.

به عبارت دیگر، در آن صورت هیچ تفاوت اساسی‌ای بین تعاملات "من – تو" و "من – آن" که یک قرن پیش توسط "مارتین بوبر" فیلسوف تعریف شده بود وجود نخواهد داشت. در آن صورت هر دو معادل تعاملات "من – هوش مصنوعی" و "هوش مصنوعی – هوش مصنوعی" خواهند بود، زیرا هوش مصنوعی صرفا از دنیای مادی ساخته شده است.

این بدان معناست که وقتی بدن ما می‌میرد کل هویت ما می‌میرد. به عبارت دیگر، مرگ مانند جدا کردن یک سیستم هوش مصنوعی از منبع تغذیه آن است. با این وجود، یک خبر خوب نیز وجود دارد. اگر یک سیستم هوش مصنوعی برای تقلید از ذهن ما ساخته شده باشد می‌تواند پس از مرگ مان به تعامل با عزیزان مان ادامه دهد. اگر پیشرفت‌های آینده در زیست شناسی این امکان را فراهم سازد که بدن مان را ترمیم کنیم تا از پوسیدگی جلوگیری شود ما می‌توانیم برای همیشه زندگی کنیم. اگر بتوانیم بدن خود را در دنیای واقعی که در حین زندگی ما را احاطه کرده است زنده کنیم چرا رویای بقای "روح" خود را در دنیای بعدی داشته باشیم؟

این درک هشیارانه در مورد مادی گرایی یک مزیت اضافی در آموزش فروتنی به ما دارد. به ارث بردن بدن مان از والدین مانند گرفتن خودرو از یک نمایندگی است. ما صرفا می‌توانیم به نحوه استفاده از آن افتخار کنیم و نه به توانایی‌های آن خودرو. هیچ مبنایی برای افتخار کردن به آی کیو یا ضریب هوشی مان وجود ندارد همان گونه که افتخار کردن به تعداد دور در دقیقه‌ای که موتور خودروی خریداری شده مان نشان می‌دهد امری منطقی نیست.

تنها قضاوت ارزشی باید بر اساس این باشد که آیا انسان‌ها توانایی‌های خود را برای ترویج خیر یا شر به کار می‌گیرند؟ مشابه این که آیا افراد انرژی هسته‌ای را برای منافع یا سرنوشت جامعه مهار می‌کنند؟

با در نظر گرفتن مرگ قریب الوقوع مان وجود ما شکلی گذرا از ماده است. با این وجود، اگر اصول راهنمای مان حفظ شود می‌تواند مهم باشد.

ارزش آن را دارد که بررسی‌های علمی در این راستا صورت گیرند: اگر بشریت به جای صرف ۲ تریلیون دلار در سال برای هزینه‌های نظامی هزینه برای کاوش در فضا را انتخاب می‌کرد طول عمر بهتری داشتیم. همین بودجه به ما این امکان را می‌دهد که ظرف مدت کم‌تر از یک قرن به هر ستاره در کهکشان راه شیری یک کاوشگر بفرستیم که افزایشی یک میلیاردی در مقایسه با نرخ فعلی که با ارسال پنج کاوشگر بین ستاره‌ای در طول پنج دهه از وویجر ۱ و ۲ گرفته تا پایونیر ۱۰ و ۱۱ و نیوهورایزنز نشان داده شده است.

اکثر ستارگان خورشید مانند میلیارد‌ها سال پیش از خورشید شکل گرفته اند یک تاخیر زمانی بسیار بیش‌تر از زمانی که موشک‌های شیمیایی برای عبور از دیسک راه شیری نیاز دارند. اگر تنها یکی از ده‌ها میلیارد منظومه زمین - خورشید در کهکشان راه شیری باعث ایجاد یک تمدن فناوری صلح آمیز فضاپیمایی شود و اگر آن تمدن کاوشگر‌هایی را با هزینه سالانه ۲ تریلیون دلار به مدت یک میلیون سال به فضا پرتاب کند در آن صورت ۱۰۰۰۰ شئی از این تمدن دیدنی در منظومه شمسی وجود خواهد داشت.

دستگاه‌های کاربردی "بقای شایسته‌ترین ها" را در فرآیند انتخاب داروینی بین ستاره‌ای دنبال می‌کنند که ممکن است همان گونه که ریاضیدانانی، چون "جان فون نویمان" و "فریمن دایسون" پیش بینی کرده اند خود همانند سازی تکنولوژیکی باشد.

ماشین‌های صلح‌جو احتمالا با مدت زمانی طولانی‌تر زنده می‌مانند، زیرا در مقایسه با انواع تهاجمی اغلب توسط درگیری‌های فیزیکی آسیب نمی‌بینند. پیشرفت علمی آن را از زنجیره نفس انسانی رها خواهد ساخت که ترجیح می‌دهد وجود موجودات ذی شعور فرازمینی را ادعایی خارق العاده فرض کند.

دستگاه‌های بین‌ستاره‌ای کاربردی ممکن است حاوی مغز‌های هوش مصنوعی باشند که فرستنده‌های خود را بازتاب می‌دهند. این سیستم‌های هوش مصنوعی در تمثیل افلاطون از غار که در حدود ۳۸۰ قبل از میلاد مسیح در جمهوری نوشته شده است قرار می‌گیرند.

در این گفتگوی باستانی بین سقراط و برادر افلاطون آن فیلسوف یونانی گروهی از مردم را توصیف می‌کند که در طول زندگی خود به دیوار غار بسته شده اند مشابه روشی که ما توسط گرانش در سطح زمین محدود شده ایم. زندانیان سایه‌هایی را تماشا می‌کنند که بر روی دیوار خالی از اشیا دیده می‌شوند. آنان هیچ گاه پشت سرشان را نگاه نکردند و پشت شان آتشی روشن است و در جلوی آتش مجسمه‌هایی قرار دارند که هنگامی که حرکت می‌کنند سایه ٔشان بر دیوار رو به رو می‌افتد. این استعاره برای اوموآموا نخستین جرم میان ستاره‌ای شناخته شده‌ای که مسیر حرکت آن از منظومه خورشیدی می‌گذرد و توسط خورشید روشن می‌شود کافیست. به گفته سقراط در این گفتگو فیلسوف به دنبال درک سطوح بالاتر واقعیت است. معادل مدرن آن دانشمندی است قصد دارد ماهیت اجرام بین ستاره‌ای را دریابد همانند کاری که من در پروژه گالیله هاروارد انجام می‌دهم.

در عین حال، تمثیل افلاطون ادعا می‌کند که سایر زندانیان غار حتی تمایلی به ترک زندان خود ندارند، زیرا آنان زندگی بهتری را نمی‌شناسند. این نشان دهنده واکنش فعلی شکاکان به جستجوی علمی برای کشف اشیاء تکنولوژیکی فرازمینی است.

از آنجایی که علم و فناوری مدرن ما تنها یک قرن قدمت دارد این احتمال وجود دارد که کاوشگر‌های هوش مصنوعی فرازمینی بسیار پیشرفته‌تر از گجت‌هایی (یا ابزارک به وسایل الکترونیکی یا مکانیکی کوچکی گفته می‌شود که برای کاربرد‌های خاصی طراحی شده اند و به آسان‌تر شدن زندگی کمک می‌کنند) باشند که امروز می‌توانیم بسازیم. برخورد ما با آن یک تجربه یادگیری خواهد بود و با احساس فروتنی مناسب به ما این امکان را می‌دهد که جهشی کوانتومی به سمت آینده تکنولوژیکی خود داشته باشیم.

علاقه دولت ایالات متحده به پدیده‌های هوایی ناشناس (UAP) به عنوان یک موضوع امنیت ملی علاقه علمی به اجرام فرازمینی را تحسین می‌کند. با ساقط کردن بالن‌ها یا پهپاد‌های کشور‌های متخاصم دولت از شلوغی اشیاء ساخته شده توسط انسان در آسمان ما می‌کاهد و بررسی این که آیا کاوشگر‌های فرازمینی در آنجا وجود دارد یا خیر را برای دانشمندان آسان‌تر می‌کند.

در مجموع، با فرض اینکه واقعیت فیزیکی شناخته شده تمام انواع هوش را به تصویر می‌کشد ما باید بتوانیم کاوشگر‌های هوش مصنوعی فرازمینی را با استفاده از آشکارساز‌ها بر اساس فیزیکی که می‌شناسیم شناسایی نماییم. داده‌های پروژه گالیله که ما آپلود و تجزیه و تحلیل آن را آغاز کرده ایم در سالیان آینده در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. منتظر نتایج باشید، زیرا ما "تمثیل غار" افلاطون را به واقعیت تبدیل می‌کنیم.

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۰۷۵۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادربزرگ ۵۴ ساله قلب مصنوعی و کلیه خوکی دریافت کرد

تودی لیزانو پیزانو دچار نارسایی قلب بود، به علت نارسایی کلیه باید به طور مرتب دیالیز می‌شد و هنگامی که در بیمارستانی در نیویورک بستری شد، به تازگی زمین خورده بود و پایش شکسته بود.

به نقل از یواس‌ای، او سال‌ها بود که به طور فزاینده‌ای بیمار بود و بار‌ها دچار حمله قلبی شده بود و عمل جراحی بای‌پس شریان‌های کورونری قلب هم انجام داده بود.

او هم به پمپ قلب جدید و هم به یک کلیه جدید نیاز داشت، اما به دلیل اینکه زیر دیالیز بود، نامزد مناسبی برای دریافت پمپ قلب نبود و به دلیل مشکلات قلبی‌اش واجد شرایط پیوند کلیه نبود.

رابرت مونتگمری، رئیس بخش جراحی و مدیر موسسه پیوند مرکز بهداشتی لانجون دانشگاه نیویورک که درمان این زن در آن انجام شد، می‌گوید: «او در تنگنا بود.»

پزشکان دو گزینه به پیزانو پیشنهاد کردند: او می‌توانست سرنوشت خود را بپذیرد و با نوه‌های محبوبش خداحافظی کند یا یک پمپ قلب مصنوعی به‌علاوه یک کلیه از خوک اصلاح‌شده ژنتیکی به او پیوند شود. او گزینه دوم را انتخاب کرد.

جراحان در ۴ آوریل (۱۶ فروردین) پمپ قلب- دستگاهی به نام «دستگاه کمکی بطن چپ» یا LVAD – را در بدن او کاشتند. او سپس پس از هشت روز دیالیز مداوم در حین بستری در بیمارستان در ۱۲ آوریل (۲۸ فروردین) در یک عمل جراحی به سرپرستی دکتر مونتگمری کلیه خوکی را دریافت کرد.

این عمل علاوه بر نشان دادن امکان زنده ماندن کلیه خوکی در بدن انسان همچنین نشان می‌دهد که پمپ‌های قلب (دستگاه کمکی بطن چپ) را می‌توان در بیماران زیر دیالیز استفاده کرد.

 


نمونه‌ای از یک دستگاه کمکی بطن چپ

راهی برای حل مشکل کمبود اعضای پیوندی

بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر در فهرست انتظار پیوند اعضا در آمریکا هستند؛ اکثر آنها به کلیه نیاز دارند و هزاران نفر در انتظار برای عضو پیوندی می‌میرند. چندین شرکت زیست‌فناوری به امید رفع مشکل کمبود اعضای پیوندی در حال اصلاح ژنتیکی خوک‌ها هستند تا اندام‌های آنها را بیشتر شبیه اندام‌های انسان شوند و به این ترتیب احتمال رد پیوند کاسته شود.

پژوهشگران دانشگاه نیویورک و سایر گروه‌های پژوهشی ابتدا به طور موقت کلیه و قلب خوک را به اجساد مرده مغزی پیوند زدند که نتایج امیدوارکننده‌ای به همراه داشت.

سپس جراحان در دانشگاه مریلند قلب‌های خوک را به دو مردی پیوند زدند که گزینه دیگری برای ادامه زندگی نداشتند.

پیوند کلیه خوک به بیماری به نام ریچارد اسلیمن در ماه پیش در بیمارستان عمومی ماساچوست امید‌های جدیدی را ایجاد کرد. او دوره‌ای از ترس از رد شدن زودهنگام کلیه پیوندی را تجربه کرد، اما توانست این چالش را پشت سر بگذارد و حالش به اندازه‌ای خوب شد که اوایل این ماه به خانه بازگشت و پنج هفته پس از پیوند هنوز وضعیت خوبی دارد. یک بیوپسی یا نمونه‌برداری اخیر هیچ مشکل دیگری را در کلیه پیوندی نشان نداد.


لیزانو پیزانو، دریافت‌کننده کلیه خوکی (راست)، در کنار دخترش

یک بیمار غیرمعمول

پیزانو اولین زنی است که یک عضو از خوک‌های اصلاح ژنتیکی‌شده دریافت می‌کند و برخلاف موارد قبلی پیوند اعضای خوکی، هم قلب و هم کلیه‌هایش از کار افتاده بودند.

او پیش از انجام عمل پیوند دچار ایست قلبی شد و با عملیات احیا به زندگی بازگشت. او آنقدر ضعیف شده بود که حتی نمی‌توانست با نوه‌هایش بازی کند.

نارسایی قلب او مانع از آن می‌شد که واجد شرایط پیوند معمول کلیه انسانی باشد. از طرف دیگر، چون دیالیز می‌شد، واجد شرایط دریافت پمپ قلب یا دستگاه کمکی بطن چپ (LVAD) هم نبود.

بالاخره جراحان تصمیم گرفتند که گذاشتن پمپ قلب برای او را با پیوند کلیه خوکی همراه کنند.

دکتر مونتگمری با مجوز اضطراری استفاده از یک کلیه خوکی فراهم‌شده بوسیله شرکت یونایتد تراپوتیکز را از سازمان غذا و داروی آمریکا دریافت کرد.

این یک کلیه خوکی طوری مهندسی ژنتیک شده بود که سلول‌های آن مولکول قندی خاصی را که برای بدن انسان بیگانه است و باعث دفع فوری پیوند می‌شود، تولید نکنند.

پزشکان یک کار دیگر هم انجام دادند، غده تیموس خوکی را که کلیه‌اش پیوند می‌شد، در حالت متصل به این کلیه در بدن بیمار قرار دادند. با توجه به نقش غده تیموس در آموزش دستگاه ایمنی، امید آنها این بود که این کار به بدن پیزانو در تحمل اندام جدید کمک کند.

جراحان در ابتدا پمپ قلب برای تقویت قلب پیزانو در بدن او کاشتند و هشت روز بعد کلیه خوک را پیوند زدند.

دکتر مونتگمری شادی جراحان در اتاق عمل را به یاد می‌آورد، زیرا کلیه خوکی پیوند شده بلافاصله شروع به تولید ادرار کرد.

اما دکتر نادر معظمی، جراح قلب دانشگاه نیویورک که پمپ قلب را در بدن بیمار کاشت، هشدار می‌دهد که هنوز برای اطمینان از موفقیت کامل باید زمان بیشتری بگذرد.

به گفته دکتر مونتگمری که هیچ راهی برای پیش‌بینی پیامد بلندمدت برای بیمار وجود ندارد، اما تاکنون بیمار هیچ نشانه‌ای از رد عضو پیوندی نشان نداده است.

دکتر معظمی هم می‌گوید که پزشکان در تنظیم پمپ قلب برای کار کردن با کلیه درس‌هایی آموخته‌اند که می‌تواند به مراقبت از بیماران قلبی و کلیوی در آینده کمک کند.

این پیوند‌های آزمایشی که با استفاده از مجوز‌های ویژه (استفاده دلسوزانه compassionate use) انجام می‌شوند، چیز‌های زیادی به پزشکان می‌آموزند، اما برای اثبات اینکه آیا پیوند‌های اندام‌های حیوانی به انسان‌ها واقعاً کار می‌کنند، بررسی‌های دقیق‌تری لازم است.

منبع: همشهری آنلاین

tags # اخبار پزشکی سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟

دیگر خبرها

  • ما مجرم زاده می‌شویم
  • رفتارهای غیرمنطقی انسان الگوی جدید هوش مصنوعی شد
  • انتشار جزئیاتی بیشتر از هوش‌مصنوعی آیفون/ پای غول‌های فناوری در میان می‌آید!
  • مادربزرگ ۵۴ ساله قلب مصنوعی و کلیه خوکی دریافت کرد
  • ادعای جالب دختر ابراهیم رئیسی درباره حقوق ماهانه پدرش
  • آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی
  • ما اینجاییم تا قهرمان فوتسال آسیا شویم
  • احمدعباسی: ما اینجاییم تا قهرمان شویم / آماده یک مسابقه تمام عیار هستیم
  • روز دوم نوبت اول کنکور ۱۴۰۳/ تفاوت جالب میان داوطلبان زن و مرد؛ این رشته کمترین داوطلب را دارد
  • (ویدئو) این داوطلبان با ماشین ارتش به کنکور رفتند